26 هفته و یک روز ... من و تغییراتم + آخرین چکاپ دکتر
سلام م م م م ورووجک خشگل من
خیلی وقته میخوام بیام بنویسم که مامان تا الان چقدر تغییر کرده ، فرصت نمیشه . آخه بعضی استادای دانشگاه شروع کردن به امتحان گرفتن ... حسابی سرم شلوغ شده عزیزم دلم .
باید بگم که قبل از بادراری وزن مامان شما 58 کیلو بوده ، الان در ماه ششم بارداری 65 کیلو شده ...
دور کمر مامی قبل از بارداری 84 بوده ، الان شده 97.5 ...
تو این هفته ها ، یکمی کمر درد دارم ، احساس میکنم شکمم خیلی بزرگ شده و داره میترکه مخصوصا شبا ... و اینکه سه چها روزیه که دوباره در طول روز و همینطور شبا ، خیلی گرسنم میشه ...در ضمن چند روزیه خیلی خوابالو شدمممممممم .
تکونای تو عزیز کوچولم هم نسبتاً مرتبه و فقط بعضی روزا مثل مامیتون تنبل میشین و خیلی میخوابین ...
در مورد ویزیت دکتر بگم ؛ 4 شنبه پیش یعنی 29 آذر که روز تولد عشقم یعنی بابای نینی بود ، رفتیم پیش آقای دکتر ... سونوگرافی که نکردن تا من نینی نازم رو ببینم ، یکمی از روی شکم معاینه کرد و ضربان قلب فسقلو گوش کرد . وقتی معاینه کرد گفت به نسبت 6 ماهه خیلی تپل نشده و اندازه ی یه جنین 5 ماهه هستش !!! بهم گفتن که باید روزی 2 ساعت بعد ناهار و شام ، روی پهلوی چپ دراز بکشم تا شما راحت تر تپلی بشی . اگرچه مامان بزرگ مهربون میگه که وقتی سر 4 تا بچه ها ، باردار بوده ، همیشه شکمش خیلی کوچولو بوده و دکترا میگفتن که نینی خوب رشد نکرده ، ولی اتفاقاً هر 4 تامون وقتی بدنیا اومدیم خیلی هم تپلی بودیم م م م ...
خلاصه ضربان قلب نینی رو که گوش کرد ، گفت نینیت پسره !! ؟؟ گفتم آقای دکتر ما هنوز جنسیت نینی رو قطعی نمیدونیم ، شما گفتی پسره ولی نه کاملاً قطعی ... گفت باشه پس ماه دیگه که سونو کردم ، همون موقع مشخص میشه ، ولی از روی ضربان قلبش من فکر میکنم که نینی پسر باشه ...
عشق کوچول موچول من ، من و بابا خیلی خیلی منتظر اومدنت هستیم .. خوب بخور ، خوب تپلی شو و سالم و سلامت بیا بغلمون عزیز دلم ...