20 هفته تمام و حرکت های محسوس عشق کوچولوی من
سلام م م م
دیشب بعد از شام ، رفتم روی مبل دراز کشیدم و داشتم سریال میدیدم ... احساس یه ضربات کوچولویی توی شکمم کردم ، فک کردم دوباره توهم زدم و اهمیت ندادم . اما بعد چند دقیقه خیلی واضح تر احساسش کردم . لباسم رو زدم کنار و داشتم رو شکمم رو نگاه میکردم ، ببینم که با چشم هم میشه دید ، یهویی دیدم که به اندازه نوک نگشت ، شکمم اومد بیرون و دوباره برگشت ... وااااااااااااای انقده ذوق کردم ... زودی به همسری گفتم و اونم با ذوق داشت نگاه میکرد ... جالب اینه که اونم مثل من حرکت های نینی کوچولو رو میدید ... و از اون جالب تر اینکه ، تا حدود10 دقیقه ، نینی همش تکون تکون میخورد و من داشتم از ذوق و عشق بی حدو حصر کوچولوی نازنینم ، اشک میریختم ... چه حس زیبایی بود ، چقدر این روزها متفاوت هستن ... هرگز تصور یه همچین تجربه ی بی نظیری رو هم نداشتم ... از دیشب احساس نزدیکی بیشتری با فندقکم دارم ... الهی فداش بشم که انقدر کوچولو و دوست داشتنیه ...
و من با قلبی لبریز از عشق مادرانه فقط میتونم بگم ، خدایا ممنونم که منو لایق این احساس های زیبا دونستی ...
پیوست :
راستی دیروز عصری رفتیم و پرده ی اتاق نینی رو تحویل گرفتیم ، بنظر خیلی خشکل و شیک میاد ... امیدوارم که همینطور باشه ...