مراجعه به دکتر یک هفته قبل از مسافرت
سلام م م م
دیروز یعنی 4 مرداد ماه 91 بعد از یه روز پر استرس با محمد رفتیم پیش دکتر گرجی ... قبلشم اینو بگم که سه شنبه زنگ زدم دکتر خواجوی ، بهم گفت که با وجودی که تازگی فریز داشتم ، ولی یه سونوی واژینال بدم و برم پیشش با همسری ... منم میخواستم تا شنبه صبر کنم ، اما خیلی فکرم درگیر بود و تصمیم گرفتم 4 شنبه یعنی دیروز ، برم پیش دکتر گرجی ... خلاصه سونوگرافی رو دید و بهم گفت که هنوز هیچی معلوم نیست ... مشکوک به بارداری کورنوال هستی اما باید صبر کنیم و زمان بدیم تا جنین بزرگتر بشه ... برای دو هفته دیگه بهم وقت سونو داد . من بهش گفتم که هفته دیگه پرواز دارم و میخوام برای سه هفته برم ترکیه ... بهم اکیداً پیشنهاد کرد که نرم چون ریسکش بالاس ... خلاصه بعدش رفتیم دنبال عباس پسرخاله ی محمد و بعدشم رفتیم خونه ی مامانش ...
اما بگم از مسافرت ... ساناز به شددددددت منتظر منه ، اگرچه میگه اگه برای نینیت ضرر داره نیا ، اما بعدش صدبار میگه دارم لحظه شماری میکنم که بیای ... منم خیلی به محمد اصرار میکنم که یا بلیط منو بندازه با پرواز خودش ، یا خودش زودتر و همراه و منو آقاجون بیاد اما میگه نمیشه ه ه ه ه ... راستش میخوام برمممم اما میترسمممم ... هرجفتشون خیلی خیلی قوی هستن و نمیتونم تصمیم بگیرم که برم یا نه ...
اما دیشب بیتا هم باشگاهی مهربونم زنگ زد که چیکارا میکنی ؟ چرا نمیای دیگه باشگاه ، بهش گفتم که جریان چیه ... بهم خیلی تاکید کرد حتماً برم پیش دکتر خودش چون تو مطبش همه چی داره و به علاوه خیلی زود تکلیفت رو روشن میکنه که جریان چیه ... پیش خودم فکر کردم که شنبه برم پیش اون دکتره ، توکل بخدا شاید تو این 7-8 روزه جینین نازنینم یه تکونی به خودش داده باشه و بیاد پایین تر و رشد هم کرده باشه ...الهی آمین
نگرانم م م م ولی ته دلم میدونم که همه چی درست میشه و منم تا 8 ماه دیگه نینی نازم رو بغل میکنم ... میدونم خدا موجودی که خودش بهم هدبه کرده رو ازم نمیگیره ...