سونوگرافی بیمارستان مهر و دخمل کوچولوی من
سلاممممممم
از تقریباً یک ماه و نیم پیش یه وقت سونوگرافی از بیمارستان مهر گرفته بودم برای سوم آبان ... یکی از خانومایی که تو سونوگرافی اول دیدم ، بهم گفت که سونوش عالیه و خیلی دقیقه ...خلاصه دیروز با محمد و سوگل رفتیم ... سوگل خیلی دوست داشت با ما بیاد و نینی رو از نزدیک ببینه ، اینه که همراه ما اومد .تقریباً ساعت 3 و نیم اونجا بودیم و ساعت 5:30 رفتیم برای سونو ... خانوم دکتر سونوگرافی به محضی که شروع به سونو کرد گفت یه دخمل ناز دارید د د د ... واااااااااااااااااااای اصلاً باورم نمیشد ، هی بهش میگفتم خانوم دکتر خواهش میکنم دوباره چک کنید ، جای دیگه به من گفتن پسره ... خلاصه گفت مطمئنم که دختره... من که تو شک بودممممممممممممم ... جنین کوچولوم انگار ترسیده بود و رفته بود قایم شده بود ، هی نفس عمیق میکشیدم که تغییر وضعیت بده ، ولی همینطوری پشت جفت قایم شده بود ... خلاصه دکتر بهم گفت برو آبمیوه ی شیرین بخور و دوباره بیا . منم رفتم بیرون و یه عالمه آب آناناس خوردم و کلی راه رفتم. بعدش که دوباره رفتم ، نینی جاشو عوض کرده بود ، ولی ماشاله انقدر ورجه وورجه میکرد عززززززززززیزم ، شیطونی میکرد نمیزاشت خانوم دکتره درست نگاش کنه ههههههههه ... الهی شکر که گفت مشکلی نیست ...
در مورد جنسیت هنوز باورم نشده ... نه که دختر دوس نداشته باشم ، اما همیشه از بچگی تصورم از بچم ، پسر بوده ... اصلاً انگاری با این حس جدید غریبه ام ... تصور داشتن یه دختر ... دیشب تا صبح تقریباً همش بیدار بودم ... همش فکر میکردم ... ولی موضوع جالبی که هست اینه که شب قبل از رفتن به سونو ، خواب دیدم نینیم دختره ... صبح که پاشدم فک کردم دوباره خواب عجیب غریب دیدم ، اما حالا که فک میکنم میبینم که بهم الهام شده بوده و باور نمیکردم ... خداروشکر میکنم که قبل از هرچیزی نینی سالمه ، بعدشم مطمئنم انتخاب خدا بهترینه و من خوشبخت ترین مامان روی زمینم...
دختر کوچولوی من ، خییییییییییییییییییییییلی دوست دارم عزیز دلمممممممممممم
راستی یه مطلب دیگه ، تاریخ زایمانم هم با این سونوی جدید ، 12 فروردین مشخص شد !!! دکتر خودم میگه 6 فروردین ، نمیدونم کدوم درسته ؟؟؟!!!